معرفی پیتر پارکر/اسپایدرمن قسمت 2

 حالا می رویم سراغ قسمت دوم آماده هستین 

و او بزرگ می شود 

در مدرسه او را مسخره می کردند و کتک می زننش او از این وضع ناراضی بود و همه وقتش را به درس خواندن و آزمایش کردن  اختصاص می داد و تنها کسانی که به او اهمیت می دادند،  عمو بن و زن عمو می بودند. 

یک روز پیتر به گردش علمی رفته بود و غرق در علم شده بود که نا گهان عنکبوتی گازش گرفت و به عنوان آخرین تلاشش  عنکبوت برای زندگی  نیش خود را به دست پیتر فرو کرد.

یک روز پیتر داشت در خیابان رد می شد(بعد از نیش خوردن از عنکبوت رادیو اکتیوی) در خیابان راه می رفت که نزدیک فود ماشین بیاید و له بکنش که حسی به پیتر گفت برو انور.

پیتر تعجب کرده بود، و داشت مثل عنکبوت ها از دیوار بالا می رفت و مثل عنکبوت ها روی طناب راه می رفت.

پیتر از جلوی تابلویی گذشت که گفته بود:

1۰۰۰۰ دلار برای کسی که ۲ دقیقه مقابل کراشر هوگان توی رینگ دووم بیاره

پیتر این فرصت رو غنیمت شمار  و رفت برا خودش لباس درست کرد،ماسک زد به صورتش  و رفت داخل رینگ

این طوری کراشر رو شکست داد 

بعدش یک نفر اومد به پیتر گفت که به برنامه تلویزیون که داره دعوتش میکنه(راستی اگر می خواین اولین کمیک مرد عنکبوتی رو بخوانید به این لینک مراجعه کنید ترجمه سایت Spidey.ir مراجعه کنید نخستین سایت تخصصی مرد عنکبوتی و دیگر قهرمان هاhttps://www.spidey.ir/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D9%85%DB%8C%DA%A9/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D9%85%DB%8C%DA%A9-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C/340-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D9%85%D9%87%D9%85-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D9%85%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%BE-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%B9%D9%86%DA%A9%D8%A8%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%B4%D8%AF.html) 

پیتر بر میگرد ه به خونه و برای خودش تار انداز ، لباس، ماسک و دستکش برای خودش لباس درست کرد و اسم خودش رو گذاشت مرد عنکبوتی 

رفت رو ی صحنه و چندتا حرکت های خفن زد و همه تشویقثش کردن پیتر اولین بار بود که انقدر احساس قدرت رو می کرد و مردم با او مصاحبه می کردند.

پلیسی در راهرو اونجا داشت دنبال دزدی می دویید و در همونجا پیتر هم بود و خیلی راحت جا خالی داد خودتون ببینبد

پیتر به خونه میاد و میبینه پلیس دم در خونه ی اونهاست پیتر میره میبینه چی شده پلیس میگه عموش به قتل رسیده پیتر می ره تو خونه لباسش  رو می پوشه و میره سغ قاتل میره میبینه قاتل همون کسی هستش که تو اون استودیو برنامه جلوش رو نگرفت و در رفت 

پیتر خودش رو مسئول مرگ عمو بن میدونه

پیتر اون شب درس بزرگی که گرفت این بود

با قدرت زیاد مسئولیت زیادی به همراه می اره

(با عرض پوزش از استاد ترابی و اساتید سایت اسپایدی معذرت می خوام که از زحمات شما سو استفاده شده معذزت می خوام و قصد بدی برای این کار نداشتم بازم معذرت می خوام)

(هر جا غلط تایپی پیدا کردید داخل بخش نظرات بگید تا تصحیح بشود)